سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام او

سلام

چهار روز دیگه میشه دو ماهه بچم دقیقا 15 اسفند

از نمایشگاه کتاب چند تا کتاب خریدم چند تا هم خالم بهم داده که بخونم

ریحانه ی بهشتی، فرزند سالم و زیبا، 9 ماه انتظار زیبا، تغذیه و تربیت کودک، نامهای برگزیده

کتاب

این کتاب ریحانه ی بهشتی واقعا عالیییییییییییی ه

مثلا یه جاهاییش که خیلی مورد توجهم قرار گرفت توصیه هایی بود که واسه هر ماه بیان شده

مثلا نوشته ماه اول سوره یاسین و صافات بخواند و هر روز بر دو عدد خرما سوره قدر بخواند و ناشتا بخورد

ماه دوم سوره ملک و هر روز بر 2 عدد عناب سوره توحید بخواند و ناشتا بخورد و به همین ترتیب...

خیلی مطالب باحالی توش هست یه سری چیزهام از دور و بریام شنیدم که دارم عمل میکنم

مثلا خوندن آیه الکرسی یه بار به پهلوی راست و بار دیگه به پهلوی چپ و دمیدن به شکم

یا مثلا خوندن 7 بار سوره یاسین رو 40 تا بادوم و تا 40 روز روزی یه دونه خوردن

یا 7 بار سوره یوسف روی 7 سیب و خوردن آن در سه ماه اول که اینو میگن برای زیبایی بچه بسیار موثره

و چندین و چندبار ختم قرآن داشتن برای سلامتی امام زمان(عج)

دائم الوضو بودن...خوندن تسبیحات اربعه و دعای عهد و دعاهای دیگه...نماز شب...صلوات...

اینا رو آدم رعایت کنه خیلی خوبه ایشالله فرزند صالحی خواهد داشت...

تو کتاب 9 ماه انتظار یه سری نکات هفته به هفته ای نوشته همراه با تصویر که من هر هفته نگاه میکنم ببینم چه اندازه ای شده بچم...

بچه

هفته 5 قد دانه سیب...هفته 6 اندازه زغال اخته...هفته 7 اندازه تمشک...هفته 8 اندازه انگور...هفته 9 اندازه توت فرنگی و هفته 11 اندازه لیمو...دیگه 12 به بعد یا همون سه ماهگی کامل میشه دیگه...

الان بچم اندازه دونه ی انگوره قشنگ انگشتا و پاها و چشم ودهنو مماخو ایناش تشکیل شده...

نفس مامان عسل مامان عزیز مامان انگوری مامان نینای نای نینای نای

___________________________________

امروز رفتم مرکز بهداشت واسه تشکیل پرونده و مراقبت و اینا...دقیقا تو خیابونی ه که خونمونم اونجاس اما ما اولشیم اون آخراشه دوره یکم...

جالبه نمیدونستم تو مرکز بهداشتم دکتر هست که معاینه کنه و نسخه بپیچه و اینا

خانم بیژن پور واسم تشکیل پرونده داد کلییییییییی سوال از آدم میپرسن اییییییش نیس خیلی وقت داریم...

میزان تحصیلاتو که پرسید گف آآآآآآآآآآخی با این سن کمت فوق داری؟؟؟آآآآآآآآآآآآفرییییییییین...نمیخای سرکار بری؟گفتم کدوم کار؟؟!هههع یارو دلش خوشه هااااا

متاسفانه عفونت داشتم گفتش مایعات زیاد بخور و پیش دکترم که رفتم برام دارو نوشت

تاریخ احتمالی زایمان رو برام 22 مهر نوشته اینو خودمم قبلا درآورده بودم اما میگن دیر و زود داره سوخت و سوزم داااااااره و 90 درصد این تاریخ نیست یا دوهفته زودتره یا دیرتر معمولا

تاریخ بعدی رو اردیبهشت برام نوشت که برم چک کنم و قد و وزن و فشار خونو معاینه و اینا

واکسن کزازم خانومه زد ازم پرسید اول دبیرستان زدی واکسنتو؟گفتم یادم نیس گف نمیدونی چه سالی بوده؟داشتم حساب میکردم که همکارش گف بزن ده سال بیشتره همسن منه این خانوم

فعلا که درد و ورم نداره اما خانومه گف کیسه ی آب گرم رو دستت بزار ورم میکنه...

واااااااای خدا نیاره واس هیچ کسی...یه مادر و بچه ای با عمه ی بچه اومده بودن اونجا که بچه هه یه جوری بود به گمونم فلج بود پاهاش تکون نمیخورد قیافشم طوری بود که هزاااااااااااار بار تو دلم گفتم خداااااااایا توبه بر هیشششششششکی نیار...دلم سوخت برا پدرمادرش...واقعا سختههههه...

مادرا طفلکا انقد زجر و سختی و همش تعوع و اوغ زدن رو تحمل میکنن و نه ماه انتظار میکشن  تموم دردا رو به جون میخرن که آخرش خدا بهشون بچه ی سالمی بده واقعا نعمت بزرگی ه

خداااااایا ای خدااااااااااااااای مهربونم بهترین هدیه تو بهمون عنایت کن آآآآآآآآآآآآآآمین

صورتی باشید...


نوشته شده در دوشنبه 92/12/12ساعت 5:21 عصر توسط بانو | نظر
نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات

فال حافظ